چو خونين شهر بند دشمنان بود
به ماتم بودايران اين عيان بود
تمام اهل شهر آواره بودند
زنان وكودكان درناله بودند
بسي كودك كه بي مادر شدندي
وبي بابا وبي خواهر شدندي
همان شهري كه خرم سار بودي
به دست دشمن خونخوار بودي
هويزه بود در اشغال ودرجنگ
به روح هر بسيجي بوداين ننگ
امام هربسيجي داد فرمان
رسيدآن صوت روحاني به ايران
توكل برخدا كردند ورفتند
ومهدي راصداكردند ورفتند
بشدبيت المقدس نيزآغاز
دررحمت به سوي شهرشد باز
به رمز يا علي و يا محمد
بسيجي را كمك بنمود احمد
بدون هيچ امكانات بسيار
شدند پيروز بر آن دشمن خوار
خلاصه گشت خونين شهر آزاد
تمام مردم ايران بشد شاد
وخونين شهر خرمشهر شد باز
حياتي در رگ و خونش شد آغاز
خدا آزاد كرد اين شهر او گفت
امام امت و آن نيكخو گفت
سروده ٣ خرداد ٨٩ به مناسبت سالروز آزادي خرمشهر
قرائت در عصر شعر وخاطره در سالن اجتماعات اداره آموزش و پرورش كوهبنان
٣خرداد 1389
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر