شهيدان

خجل كردند عشق و عاشقي را
نشان دادند آخر لايقي را
نهادند در كف اقبال جان را
نمودند آشكارا هر نهان را
به دور از كبر ،دور از هر ريايي
شدند مهمان عرش كبريايي
درون جبهه حق ضد باطل
به آن درياي ايثارند ساحل
درون آسمانها ماه گشتند
صراط مستقيم راه گشتند
در آخر آرزوي خويش ديدند
به در گاه خداوندي رسيدند
تماما زنده اند آخر شهيدان
بيا با هم كنيم باور شهيدان

آغازهفته دفاع مقدس

آغازهفته دفاع مقدس گرامي باد.


باز شد پايان ماه شهرور
هفته اي آغاز شد مثل گهر
هفته اي زيبامقدس بادفاع
يادآردآن شهيدان و وداع
يادروزهفته آغاز جنگ
دوري از خواري به اين دنياوننگ
يادبادايادسرداران مرد
ناجي آن روزهاي سردسرد
يادزيباي شهيدان هم به خير
يادجانبازان دوران هم به خير

وداع رمضان

يك ماه ضيافت الهي
رفت ازبرماخواه نخواهي
شبهاي عزيز قدر و
احيا
بگذشت مثال باد بر ما
آن ماه عزيز وپر ز رحمت
بيداري و خواب آن عبادت
هنگامه بخشش گناهان
رفت از بر ما چه زود وآسان
ماه خوش بندگي بسر شد
شبهاي پر از دعا سحر شد
رفت از برما بهار قرآن
از رفتن آن همه پريشان
آيا برسيم سال ديگر
يكباردگربه ماه سرور
آيا بشود نصيب ما باز
اين ماه پر از عبادت وراز

طاعات وعبادات قبول
عيد سعيد فطر مبارك

شب قدر٤

شب قدرست و قربان قد يار
فداي قامت موزون دلدار
دلم اي كاش بودي زير پايش
فدايش ميشدم روزي دوصد بار

شب قدر٤

شب قدرست و قربان قد يار
فداي قامت موزون دلدار

لايق ديدار

رمضانست بيا باز كه بيدار شويم
چه شود عابد اسحار و به افطار شويم
دو سه جامي بخوريم از خم اين ماه عزيز
كه شود لايق ديدار رخ يار شويم

هجران گل

اي ليلي شيرين سخنم آي كجايي
مجنون توگشتم تو به ديدار نيايي
آخرچه كنم ازغم هجران تو اي گل
تاكي رخ زيباي چو ماهت ننمايي
ديوانه آن زلف پريشان توهستم
اي آنكه دلم را به نگاهي بربايي
مهتاب چوبيند رخ زيباي مهت را
دلقي بكشد برسرو بر روي ردايي
گر سرو ببيند قد رعناي تو را هم
گردد خجل ازروي تو گردد چو عصايي
پروانه كند شرم ز زيبايي رويت
از كبك خرامان نرسد هيچ صدايي
آن نسترن ديده چشمان سياهت
داني كه بود بر دل بيمار دوايي


ادامه دارد

شب قدر٣

شب قدرست وقلبم نيست قابل
ندانم قدر اين قرآن كامل
ميان قيل وقال و قرب دنيا
شدم غرق وقسي قلبست اين دل


التماس دعا

شب قدر٢

بهترين ماهست و اين شب بهترين
شب بود در روزها و شب همين
آسمان خاليست از حور و ملك
جمله مهمانند در روي زمين



التماس دعا

شب قدر١

اگرخواهي توجامي از شب قدر
بيا بنشين كنار جو لب قدر
بدانيم از وجود خويش قدرش
ببايد سوخت امشب در تب قدر



التماس دعا

رباعي ٤

برهركه گذر كني شود ديوانه
اي آنكه به هر دلي تويي دردانه
يك بار چو بيند گل روي تو كسي
آواره شود ز خانه و كاشانه

رباعي ٣

دنياي همه خراب گردد بي تو
دريا همه جا سراب گردد بي تو
هوشيار نباشدش در گيتي
سرهاي همه به خواب گردد بي تو

دوبيتي ٢

شبي را من سحر كردم نيامد
لباس صبر بركردم نيامد
كنون آمد سراغم گرد پيري
تمام عمر سر كردم نيامد

دوبيتي ١

مرايك آرزويي در دو دنياست
كه آن هم ديدن روي مسيحاست
كه بينم آن رخ زيباي يارم
همان ياري كه در قلب ودل ماست

رباعي٢

مجنون يكي يار نهانم
صدحيف كه جاي او ندانم
اي كاش شود كه بينم اورا
گراين بشود باز جوانم

رباعي١

اي ياد رخت برده ز سرها همه هوش
بارغم عشقت همه گيرند به دوش
مجنون توگشتند همه عالميان
درعشق توهستند به جوش و به خروش

رمضان مبارك

فرارسيدن ماه رمضان گرامي باد.

هلال ماه روزه ديدني شد
گل صدهاچمن بوييدني شد

رباعي هاي انتظار ٢

سروقد

يك سروقدي در دو جهان مارابس
يك گل ز زمين و آسمان مارابس
گر آرزويي هست به دنيا اينست
ديدار همان يار نهان مارا بس


عشقبازي


ما منتظر جام شرابيم
درعشق گل نرگس نابيم
مائيم و هواي عشقبازي
اندر ره او مست و خرابيم


مه نهان


شب بودومهي به آسمان بود
از ديده من مهي نهان بود
آن ماه كه كس نديده رويش
اي كاش به ديده ام عيان بود

فريادرس

فريادرس
گفتند كه يك روز كسي مي آيد
بهرفقرا هم نفسي مي آيد
ظلم وستم وكفرفرو خواهدشست
گويند كه فريادرسي مي آيد

باده رمضان

سرمست ازين باده ناب رمضانيم
ساقيست خداوندو خطاب رمضانيم
دل بازجوان گشت به اين ماه دوباره
ديوانه به آنيم وشباب رمضانيم
باهم برسيديم به درياي بزرگي
دورازهمه رؤياو سراب رمضانيم
درچشمه شيرين عسل اين مه قرآن
ماتشنه يك جرعه آب رمضانيم
ديوانه موسيقي افطاروسحرگاه
رقصان به همين چنگ و رباب رمضانيم
ماجمله خماريم به يك باده اين ماه
دلخواسته جام شراب رمضانيم
بارنگ بهاري بشده سبز دل وجان
ماعاشق اين رنگ و خضاب رمضانيم.